بانک رفاه

بازهم در مورد فیش‌های آلوده

به گزارش پایگاه خبری دنیای بانک، مهم نیست مدیر چقدر می‌گیرد وقتی کاری «مهم» انجام می‌دهد و گرهی فروهشته را می‌گشاید. این نگاه‌های «چپ» را باید کنار گذاشت تا مملکت پیشرفت کند.

تخصص، قیمت ندارد. اگر این هزینه را نپردازیم، مجبوریم با ارقام کم نیروهای ناشی استخدام کنیم و خسارت استخدام آنان بسیار بیشتر از هزینه‌ای است که برای استخدام متخصصان می‌کنیم چراکه آنها قرار است میلیاردها تومان پول بیت‌المال را به بهترین شکل هزینه کنند.

در این رهگذر اما چند مساله قابل بحث است؛ نخست اینکه در چنین شرایطی هیچ مدیر دولتی‌ با حقوق ماهی ۱۰ میلیون تومان (که طرحش با یک فوریت از تصویب گذشت و دستور وزیر اقتصاد در این رابطه و پاسخ مثبت به تقاضای معاون اول که همه نهادها چگونگی پرداخت‌ها را کنترل و گزارش کنند و…) نمی‌تواند با سه فرزند که در فکر بیشتر شدن آنان در مسیر افزودن بر نسل نور‌چشمی‌ها هستند، منزلی مناسب در نیاوران داشته و فرزندانش را با این دریافتی برای ادامه تحصیل در مقاطع پرجاذبه به خارج از کشور بفرستد تا تبدیل به سرمایه‌های فرهنگی نظام شوند.

از طرفی گفتنی است که استخدام متخصص هزینه دارد، مدیر موفق باید تامین باشد تا جذب بخش‌خصوصی نشود اما اینکه در کجای سوابق تجربی‌‌اش شرایط حضور در این مناصب را دیده‌، غیر از این نیست که از آغاز مدیر و معاون وزیر بوده و آقایان قرار بود سربازان جان برکف نظامی باشند که قرار بود گالن نفت پیرزن‌های همسایه را برایشان تا در خانه ببرند.لطفا یک مورد از موفقیت این آدم‌ها در بخش‌خصوصی را ذکر کنید. مگر هشت سال وقت نداشتند شرکتی راه بیندازند و دست از سر کچل دولت بردارند؟ البته شرکتی که همواره وابسته به حکومت است، ضمن اینکه حقوق ۵۰ میلیون تومانی حق مدیر موفق است، لطفا بگویید راه دست یافتن به مشاغلی از این دست برای مردم عادی کدام است؟ آیا مکانیسم شفافی برای دستیابی متخصصان واقعی به مشاغلی از این دست وجود دارد؟ میانسالانی موفق داریم که می‌گویند‌ ضمانت ملکی و وثیقه هم می‌گذارم که اگر عملکردم به اندازه مدیر قبلی مثبت نبود، کل خسارات وارده را جبران کنم. مشاورانم را هم از بین برجسته‌ترین اساتید اقتصاد برمی‌گزینم. اسناد مبتنی بر کسب دانش و تخصص لازم را هم ارائه می‌دهم. استخدامم کنید، نصف حقوقم را هم می‌دهم به کمیته امداد. کجا باید فرم پر کنم و رزومه بفرستم؟

در این شرایط که پاسخگویی دارد جا می‌افتد، جایی برای پنهان شدن نمانده. اگر همین چند دلسوز مطلع نبودند که دندان روی جگر بگذارند و به اقتضای «مصلحت» پرده از زیاده‌خواهی‌ها برندارند، کلاه پس معرکه بود. روزی صدهزاربار باید درود فرستاد به روان پاک کسی که همین بوروکراسی ناکارآمد و پیچیده را در نظام دولتی ایران بنیاد نهاد وگرنه نه از فیش نشانی برجا می‌ماند و نه از فیش‌نویس.

پرونده «فیش‌های آلوده»، حیثیت دولت اعتدال و آبروی اصلاح‌طلبان را هدف رفته با فرض اینکه دسیسه افراطیون و کاملا جهت‌دار و با‌برنامه باشد. بسیار ضروری است در مورد این اتفاق موضع‌گیری «رسمی» کنید تا تکلیف مردم روشن شود.

اگر هم نیفتاده و پرداخت‌هایی در این حدود و عناوین قانونی و مبتنی بر ضوابط بوده و گیرنده و پرداخت‌کننده جرمی مرتکب نشده‌اند، در اولین فرصت اسناد مربوطه را یکباره منتشر کنید و به یاد داشته باشید از نظر جامعه هوشیار و ساکت آنچه تاکنون در این مقوله از صدر تا ذیل فر‌موده‌اید، رافع تعهدات‌تان در مقابل ملت پرتحمل و امیدوار به گره‌گشایی دولت تدبیر و امید نیست!

با این دست و آن دست کردن و پیچاندن و پنهانکاری و استعفاهای فردی یا گروهی، دستوری یا داوطلبانه، چوب حراج خواهید زد به همین مختصر آبروی باقی‌مانده دولت تدبیر‌دار در پی سه سال حضور پرگفتمان در صحنه.از همین تریبون‌های آماده‌شده و پر‌کار در این مسیر موضع بگیرید. فریاد بزنید. بگذارید باور کنیم هنوز در میان‌تان هستند کسانی که وجودشان مرز روشن و آشکاری است میان شما و «دیگران»ی که به زعم شما خاک پاک سرزمین آریایی را توبره کرده‌اند./جهان صنعت

نمایش بیشتر

بهاره صفاری

سردبیر دنیای بانک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا