تثبیت نرخ ارز، مهم‌تر از قیمت
اما آنچه مسلم است، این است که قطعا قیمت دلار هرچقدر به نرخ واقعی نزدیک‌تر باشد، به نفع صادرات کشور است. اما این مساله تنها در بخش صادراتی کشور صادق است. به همین دلیل باید روی دیگر قضیه که واردات است را هم بررسی کرد.
افزایش قیمت دلار برای واردات به‌گونه‌ای دیگر عمل می‌کند. چراکه اگر قیمت دلار افزایش پیدا کند قطعا قیمت کالاهای سرمایه‌ای را بالا می‌برد. به‌این‌ترتیب ممکن است بر مجموعه تولیدکنندگانی که مواد اولیه‌شان را از خارج وارد می‌کنند تأثیر بگذارد و قیمت تمام‌شده آن‌ها را بالا ببرد. اما به‌هرحال همان‌طور که گفتم برای صادرکنندگان مطلوب است.
علاوه بر این مساله که تعیین نرخ ارز گفته می‌شود، واقعی بودن آن هم مطرح است. اینکه قیمت دلار روی چه عددی بایستد ابزار محاسباتی خاص خودش را می‌خواهد و این مساله را حتما اقتصاددانان بررسی کرده‌اند. اما درواقع آنچه برای فعالان اقتصادی مهم تر از واقعی شدن و البته قیمت ارز است، تثبیت آن است. چراکه این نوسانات و هیجان‌های بازار و بالا و پایین رفتن‌های قیمت دلار بیشتر آسیب‌زننده است تا قیمت بالا یا پایین آن. چرا که ابتدای سال فعال اقتصادی روی یک قیمت برنامهریزی می‌کند، اما به یکباره نوسان نرخ ارز تمام اقدامات و معادلات او را بهم می‌ریزد.
بحث تثبیت نرخ ارز هم نیاز به مدیریت دارد. اگر این مدیریت وجود داشته باشد، می‌توان برای یک سال برنامهریزی انجام داد. به‌هرحال همه فعالان اقتصاد نیاز به‌پیش بینی در بازار دارند. اگر این پیش‌بینی وجود داشته باشد آن‌ها می‌توانند فعالیت‌های خود را با مدیریت بیشتر و ریسک کمتری انجام دهند. به‌این‌ترتیب ما می‌توانیم هیجینگ کنیم تا در بازارهای جهانی ریسک‌های نوسان قیمت ارز پوشش داده شود.
به‌هرحال زمانی که برنامهریزی و مدیریت و قابلیت پیش‌بینی در بازار وجود نداشته باشد، ریسک بالا می‌رود.
