بانک رفاه

صنعت بیمه ایران یتیم است؟

صنعت بیمه ایران گرفتار است؛ گرفتار بیماری فراگیر کم‌اعتمادی مردم؛ تو گویی این صنعت غریب برای نشان‌دادن توانمندی‌ها و ظرفیت‌های خود یتیم مانده است؛ متولی دارد صنعت بیمه، اما انتظار اینکه بار فرهنگ‌سازی و آشتی دادن مردم با صنعت را تنها متولی قانونی این صنعت بر دوش بکشد، کفایت نمی‌کند. تلخ است اینکه در جهان امروز که هیچ خبری به لحظه‌ای پنهان نمی‌ماند، هستند سود‌جویانی که از کم آگاهی و ضعف اطلاعات مردم استفاده می‌برند و به نام بیمه مرکزی، بیمه‌نامه می‌فروشند تا آنجا که نهاد ناظر بر بازار و صنعت بیمه‌های بازرگانی کشور باید بارها و بارها اطلاعیه بدهد که این نهاد اصلا در زمینه فروش بیمه فعالیت ندارد!

تلخ است باور اینکه هنوز تصور و تصویر غالب بر افکار عمومی از اهمیت و ضرورت و کارآمدی صنعت بیمه ایران و فعالیت شرکت‌های بیمه‌ای محدود به این انگاره غلط است که پول می‌گیرند و خسارت خوب نمی‌دهند. دردناک است که بسیاری از مردم از ابتدایی‌ترین حقوق بیمه‌ای خود آگاهی ندارند و همین نداشتن آگاهی باعث بسیاری از سوء تفاهم‌ها شده است.

چه آینده‌ای با این وضعیت برای افزایش ضریب نفوذ بیمه در ایران قابل تصور خواهد بود؛ وقتی از بسیاری از امکانات و ظرفیت‌های قانونی و اجرایی و رسانه‌ای و … کشور برای نمایش واقعی ظرفیت‌های بالفعل و بالقوه صنعت بیمه‌ای کشور و نقشی که این صنعت در اقتصاد ملی ما می‌تواند داشته باشد، استفاده مطلوبی نمی‌شود و گویا همه انتظار دارند که بیمه مرکزی و شرکت‌های بیمه‌ای شق‌القمر کنند.

تحول در صنعت بیمه نه یک شبه ممکن است و نه نسخه‌ای سحر‌آمیز در دست که بتوان ادعا کرد که به چشم برهم زدنی همه بیراهه‌ها و انحراف‌ها و دست‌اندازها برطرف خواهد شد و قطار توسعه صنعت بیمه به ریل جدید خواهد افتاد. بی‌تردید انتظار انقلاب در فرهنگ‌سازی صنعت بیمه با نگاه‌های حاکم بر این صنعت و دلبستگی نامتعارف به برندها و نشان‌ها، انتظار بی‌فایده و پرهزینه‌ای خواهد بود.

شگفت‌انگیز است و تلخ اینکه پس از نزدیک به ۲ دهه به واسطه رفتارهای غیرحرفه‌ای در میدان رقابت بر سر جذب سهم بیشتر از بازار، سکاندار صنعت بیمه ایران هشدار دهد که اگر این رفتارها ادامه یابد، برای جلوگیری از رقابت‌های مخرب، ممکن است نرخ‌گذاری به سبک و سیاق شبیه دوران اقتصاد دولتی تعیین شود. دقت کنیم در این اظهارنظر ریاست محترم شورای عالی بیمه که رئیس شورای عالی بیمه می‌گوید: اگر شرکت‌ها نرخ‌شکنی کنند، برای برخی از رشته‌ها نرخ تکلیفی تعیین خواهد شد.

هرچند در مثل مناقشه نیست به مصداق به خاطر یک بی‌نماز در مسجد را نمی‌بندند! می‌توان قاعده رقابت را پاس‌داشت و از تخریب بازار و البته مخدوش کردن صنعت دست برداشت، اما به نظرم مشکل اصلی صنعت بیمه‌ ایران، برخاسته از یک ضعف فرهنگی است. کشوری که با انواع خطرهای بلایای طبیعی، کشوری که هر سال تعدادی از شهروندان‌اش را به دلیل تصادفات رانندگی از دست می‌دهد و سرمایه‌های انسانی که زیر خروارها خاک مدفون می‌شوند، کشوری که شهروندان‌اش همیشه خطر را در کمین دیگران می‌بینند و نه خود، مملکتی که برای وادار کردن مردمان‌اش به وضع قوانین بیمه‌های اجباری روی می‌آورد، صنعتی که به جای رقابت سالم و شفاف گرفتار پدیده خود‌ بیمه‌گری شده و تلاش مدیران شرکت‌های بیمه معطوف به لابی با اصحاب قدرت برای افزایش سهم پرتفوی خود با تفاهم و … معطوف شود، بازاری که راز برنده شدن در آن به نرخ‌شکنی بیمارگونه تعبیر شود و هزاران درد و رنج آشکار و نهان در بدن بیمار صنعت بیمه کشور، همه و همه نشان از آن دارد که ضعف فرهنگی داریم و به حکم قانون واقتدار برآمده از قانون نمی‌توان شاهکاری خلق کرد و آن را افتخار دانست.

روی سخن این نوشتار با خبرگان، نخبگان و مدیران دلسوز صنعت بیمه کشور است که طرحی نو باید در انداخت تا افزایش ضریب نفوذ بیمه در کشور گرفتار و محاصره شده در انواع خطرها، به یک مطالبه ملی تبدیل شود.

صنعت و بازار بیمه‌ ایران با تهدیدها و فرصت‌های بیرونی و درونی بسیاری مواجه است و نشستن و نظاره‌ کردن این تهدیدها و از دست دادن فرصت‌ها یک خطر برای صنعت و بازار بیمه است. می‌توان به برگزاری همایش‌های سالانه و نمایشگاه‌های دوره‌ای دل خوش کرد و هر از گاهی از فرصت‌ها و تهدیدها سخن گفت، اما صرف سخن گفتن، دردی از دردهای صنعت بیمه دوا نمی‌کند. صنعت بیمه ایران یک چتری است به وسعت دستکم ایران ما، صنعتی است فراگیر و فرابخشی، با نگاه درون بنگاهی و بخشی‌گرایانه، نمی‌توان نسخه نجات تجویز کرد. باور داشته باشیم که پس از برجام، فرصت‌ها فزون‌تر شده و البته ریسک ناشی از حضور احتمالی بازیگران خارجی، برای آنهایی که به فکر آینده نباشند، جدی است، باور داشته باشیم که قانون‌گذاران تدابیر خوبی تاکنون در حمایت از صنعت بیمه اندیشیده‌اند و بسترهای قانونی در این سال‌های اخیر فراهم شده است، یقین داشته باشیم که ظرفیت‌های صنعت بیمه کشور و شرکت‌های بیمه‌ای بسیار است و آنچه اکنون مردم از این صنعت می‌شناسند، اندک.

هرچند صنعت بیمه‌های بازرگانی، یک صنعت تخصصی است، اما راه برون رفت این صنعت از چالش‌ها، کاهش فضای بی‌اعتمادی به این صنعت و افزایش سطح آگاهی‌ها از ظرفیت‌ها و حمایت‌های ناشی از برخورداری از خدمات واقعی بیمه‌ای است.

نسخه نجات صنعت بیمه کشور از فراز و نشیب‌ها این است که همه نخبگان، خبرگان، مدیران، کارشناسان، کارکنان، نمایندگان، خبرنگاران و رسانه‌ها، متولیان بیمه مرکزی، سیاست‌گذاران اقتصادی کشور و حتی شخص وزیر اقتصاد و دارایی تصویری مشترک از دغدغه‌ها و تهدیدها و فرصت‌ها داشته باشند و به نقد درون خانواده صنعت بیمه روی آورند.

بی‌تردید دکتر عبدالناصر همتی، رییس کل بیمه مرکزی ایران با سابقه و تجربه فراوان به عنوان مرد اول این صنعت باید درهای نقد و نظر را بازتر نگه‌دارند و اجازه دهند تا چالش‌ها و تهدیدها و فرصت‌ها و مزیت‌ها شفاف‌تر بیان شود تا برآیند این گفتگوی درون خانواده صنعت بیمه، گسترده شدن چتر حمایتی این صنعت بر سر مردم و اقتصاد ایران باشد. پایان سخن این نوشتار اینکه اگر خبرگان، مدیران و نخبگان و متولیان صنعت بیمه بر این باور هستند که افزایش سهم بیمه‌های زندگی، یکی از مهمترین و جدی‌ترین راه‌های افزایش ضریب نفوذ صنعت بیمه در جامعه است، باید این مهم را جدی گرفت که جمعیت ایران در دهه‌های آینده پیرتر شده و همین ظرفیت ملی بزرگ را از دست خواهیم داد.

آری صنعت بیمه ایران یتیم است؛ یتیم فرهنگی و نه اینکه سرپرست و متولی ندارد.

 

نمایش بیشتر

بهاره صفاری

سردبیر دنیای بانک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا